شعر عاشقانه چشم جزو فراوانترین شعرهای عاشقانه است. چشم چراغ صورت است و شاعران چشمان زیبای دلدار را در شعرشان توصیف کردهاند. شعر در وصف چشم، شعر برای چشم، شعر چشم زیبای تو، شعر عاشقانه چشمانت، شعر چشم یار، شعر درباره چشم مشکی، شعر مولانا و سعدی و دیگر شاعران بزرگ درباره چشم و شعر کوتاه درباره چشم را در ستاره بخوانید.
شاعران آن هنگام که شعر در وصف یار میسرایند، به چشم توجه ویژه دارند؛ شاید به این سبب که چشم مهمترین و فریباترین عضو صورت است. از منظر عاقلان چشم دریچهای به درون و نماد دانایی و بصیرت است و برای عاشقان تیر دلربایی معشوق است. اعجاب چشم در گیرایی و نقش آن در زیبایی چهره دلدار آنقدر زیاد بوده که شاعران بخش بسیاری از بهترین اشعار در وصف زیبایی معشوق خود را به توصیف و تشبیه چشمان یار و دلدار اختصاص دادهاند. از میان شاعران برخی بیش از دیگران به وصف چشم پرداختهاند. به عنوان مثال اشعار عاشقانه حافظ از تشبیهات درباره چشم انباشته است، او چشم یار را به نرگس تشبیه میکند؛ و یا مولانا در اشعار عاشقانه خویش چشم معشوقان را به تصویر میکشد و تنگ بودن آنها را میستاید. سعدی در زیباترین اشعار عاشقانه خود چشم یار را به چشم آهو مانند میکند و...
در شعر معاصر نوع تشبیهات متفاوت میشود اما کماکان چشم جایگاه ارزندهای در میان اشعار عاشقانه دارد.
شعر عاشقانه چشم از شاعران بزرگ
ای چشم تو دلفریب و جادو
در چشم تو خیره چشم آهو
در چشم منی و غایب از چشم
زآن چشم همیکنم به هر سو
صد چشمه ز چشم من گشاید
چون چشم برافکنم بر آن رو
چشمم بستی به زلف دلبند
هوشم بردی به چشم جادو
هر شب چو چراغ چشم دارم
تا چشم من و چراغ من کو
این چشم و دهان و گردن و گوش
چشمت مرساد و دست و بازو
مه گر چه به چشم خلق زیباست
تو خوبتری به چشم و ابرو
با این همه چشم زنگی شب
چشم سیه تو راست هندو
سعدی به دو چشم تو که دارد
چشمی و هزار دانه لولو
سعدی
〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است
گردنده فلک نیز بکاری بوده است
هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین
آن مردمک چشمنگاری بوده است
خیام
〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰
چشمم چو به چشم خویش چشم تو بدید
بی چشم تو خواب چشم از چشم رمید
ای چشم همه چشم به چشمت روشن
چون چشم تو چشم من دگر چشم ندید
مهستی گنجوی
〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰
دل عاشق به پیغامی بسازد
خمار آلوده با جامی بسازد
مرا کیفیت چشم تو کافیست
ریاضتکش به بادامی بسازد
باباطاهر
شعر عاشقانه چشم
تک بیت های ناب شعر عاشقانه چشم از شاعران کهن
گویی دو چشم جادوی عابدفریب او
بر چشم من به سحر ببستند خواب را
❤
چشمت به کرشمه خون من ریخت
وز قتل خطا چه غم خورد مست
❤
توبه کنند مردم از گناه به شعبان
در رمضان نیز چشمهای تو مست است
❤
چشمت چو تیغ غمزه خونخوار برگرفت
با عقل و هوش خلق به پیکار برگرفت
❤
آورده ز غمزه سحر در چشم
در داده ز فتنه تاب در موی
سعدی
〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰
دو چشمش بسان دو نرگس بباغ
مژه تیرگی برده از پر زاغ
فردوسی
〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپردهاند به مستی زمام ما
❤
راه دل عشاق زد آن چشم خماری
پیداست از این شیوه که مست است شرابت
❤
به یک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد
فریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت
❤
چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است
لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست
❤
چشم تو ز بهر دلربایی
در کردن سحر ذوفنون باد
❤
نرگس همه شیوههای مستی
از چشم خوشت به وام دارد
❤
ز چشمت جان نشاید برد کز هر سو که میبینم
کمین از گوشهای کردهست و تیر اندر کمان دارد
حافظ
〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰
مست شوند چشمها از سکرات چشم او
رقصکنان درختها پیش لطافت صبا
❤
به دو چشم من ز چشمش چه پیامهاست هر دم
که دو چشم از پیامش خوش و پرخمار بادا
مولانا
〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰
دهانی و چشمی به اندازه تنگ
یکی راه دل زد یکی راه چنگ
❤
به چشمی ناز بیاندازه میکرد
به دیگر چشم عذری تازه میکرد
نظامی
〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰❤〰
از چشٖم و دل مپرس که در اولین نگاه
شد چشم من خرابِ دل و دل خراب چشم
صائب تبریزی
منبع: ستاره
admin
دوشنبه 5 آذر 1397 - 20:01
بازدید : 361
برچسبها :